زندگی

ساخت وبلاگ

مــَرا
جــُدا کــن
از اهلِ زمـین
دستَــم را بـگـیــر
مـیــخـو اهــم ٬ در دنـیــایِ آرامِــ تـــُو
مــیــان نفــس هــایــت
آرامــ بـگـیــرمـــ . . .
#خـدای مــن. .

زندگی...
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 3 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 13:54

چندروزی تا بهار بیشتر نمانده زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 13:54

تشویش هزار آیا وسواس هزار امایک عمر نمی‌دیدم در خویش چه‌ها داریمدردا که هدر دادیم آن ذات گرامی راتیغیم و نمی‌بریم ابریــم و نمی‌باریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریمنه طاقت خاموشی نه میل سخن داریمما خویش ندانستیم بیداریمان از خوابگفتند که بیدارید گفتیم که بیداریمدوران شکوه باد از خاطرمان رفته‌استامروز که سد بسته‌است خشکیده و بی‌باریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریمنه طاقت خاموشی نه میل سخن داریمتشویش هزار آیا وسواس هزار امایک عمر نمی‌دیدم در خویش چه‌ها داریمدردا که هدر دادیم آن ذات گرامی راتیغیم و نمی‌بریم ابریــم و نمی‌باریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریمنه طاقت خاموشی نه میل سخن داریمآوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیمهنگامه حیرانی است خود را به که بسپاریمتشویش هزار آیا وسواس هزار امایک عمر نمی‌دیدم در خویش چه‌ها داریمدردا که هدر دادیم آن ذات گرامی راتیغیم و نمی‌بریم ابریــم و نمی‌باریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریمنه طاقت خاموشی نه میل سخن داریمما خویش ندانستیم بیداریمان از خوابگفتند که بیدارید گفتیم که بیداریمدوران شکوه باد از خاطرمان رفته‌استامروز که سد بسته‌است خشکیده و بی‌باریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریمنه طاقت خاموشی نه میل سخن داریمتشویش هزار آیا وسواس هزار امایک عمر نمی‌دیدم در خویش چه‌ها داریمدردا که هدر دادیم آن ذات گرامی راتیغیم و نمی‌بریم ابریــم و نمی‌باریمما خویش ندانستیم بیداریمان از خوابگفتند که بیدارید گفتیم که بیداریممن راه تو را بسته تو راه مرا بستهامید رهایی نیست وقتی همه دیواریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزاریمنه طاقت خاموشی نه میل سخن داریمآوار پریشانی است رو سوی چه بگریزیمهنگامه حیرانی است خود را به که بسپاریماز زمزمه دلتنگیم از همهمه بیزا زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 2 ارديبهشت 1403 ساعت: 13:54

فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: " می آید،من تنها گوشی هستم كه غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام كه دردهایش را درخود نگه می دارد و سر انجام گنجشك روی شاخه ای از درخت دنیا نشست." فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشك هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:" با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست." گنجشك گفت:" لانه كوچكی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی كسی ام.تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟چه می خواستی از لانه محقرم كجای دنیا را گرفته بود؟و سنگینی بغضی راه بر كلامش بست.سكوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:" ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند.آنگاه تو از كمین مار پر گشودی. " گنجشك خیره در خدایی خدا مانده بود.خدا گفت: " و چه بسیار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردمو تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی. " اشك در دیدگان گنجشك نشسته بود.ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. های های گریه هایش ملكوت خدا را پر كرد.. زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 20:16

مدتی است از شکسته شدن این دل گذشته ،هنوز قطره هایی از اشکهای آن روزها بر چشمانم نشسته ، حالم بهتر نیست از این دل خسته ... گرفته دلم ،کجایی که آرامم کنی ،کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی. نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام،نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام در لا به لای برگهای زندگی ،نیست برگی که از تو ننوشته باشم ،نیست روزی که از تو نگفته باشم هزار سال هم که بگذرد من در توهم حضورت نفس می کشم من آن شانه هایت را می خواهم که پناهم بود همان یک وجب از شانه ات تمام دارایی ام بود من آن دست های گرمت را می خواهم که یک عمرعبادت نوشت با آن نگاه مهربان و آن همه خوبی من بی تو طاقت ماندن ندارماین بغض لعنتی.... این بغض لعنتی وقتی دیروز باران بارید“آن مرد در باران آمد” را به یاد آوردم“آن مرد با نان آمد”یادم آمد که دیگر پدرم در باران با نانی در دست و لبخند بر لب نخواهد آمددیروز دلم تنگ شد و با آسمان و دلتنگی‌اش با زمین و تنهائیشبا خورشید و نبودنشبه یاد پدر سخت گریستمپدرم وقتی رفت سقف این خانه ترک بر میداشتپدرم وقتی رفت دل من سخت شکست..پدر مهربانم روزت مبارک زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 20:16

در تنگناي سرودن غزل هايم نمي دانم از چه غريبم که ديدگانم به غروب عشق مي ماند و به فکر کدامين لاله هستم کهاشک در خاکريز چشمانم موج مي زند. نمي دانم در ساحل شب در جستجوي کدامين مهتابم و کرانه ي آسمان را به ديدار چه کسي نظاره گر شده ام!! اي زمزمه واپسين حياتم، بدان که ابهام اشک من تنديس حضور توست وغروب شعرهايم در سرا پرده انتظار،عبور غريبانه تو را گريه مي کند ====================نگاهم بارانی ست مهربانم ،دلم هوای با تو بودن راکرده است .درهجوم لحظه ها ،احساس تنهایی میکنم وفقط به تو می اندیشم .یا رب مرا تنها مگذار ودستهای خسته ام را که برای یاری به سویت بلند شده است                            بگیر ! زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 65 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 2:00

خدایا شکر خدایا شکر که هنوزبرام امیدی
✨واسه چشمهایی که از سخاوت تو روشنه
✨برای قلبی که هنوز به خاطر تو میزنه
✨واسه پاهایی که فکر رفتن راه توئه
✨برای تک تک لحظه های خوب زندگیم
✨واسه داشتن لحظه های بندگیم
✨واسه بودن همیشه هر کجا کنار من
✨واسه ارامش این دل، دل بیقرارم من
✨خدایا شکر که کنارمی همیشه
✨خدایا شکرکه به فکرمی همیشه

الهی شکرت که هستی زندگی...

ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 17:54

.
‌ ‌ ‌‌ تو را باید کمی بیشتر دوست داشت
کمی بیشتر از یک همراه
‌ کمی بیشتر از یک همسفر
کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس!
تو را باید...
اندازه تمام دلشوره هایت
اندازه اعتماد کردنت
‌ تو را باید با تمام حرف هایی
که در چشمانت موج میزند
یک شب بارانی
یک آهنگ قدیمی
یک شعر تمام نشدنی
« دوست دارم » زندگی...

ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 17:54

زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 58 تاريخ : سه شنبه 7 شهريور 1402 ساعت: 17:54

زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maryamebrahiemzadeh بازدید : 51 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 18:32